این مقاله اضافه می کند: همه اقتصادهای دیگر می بینند که تأثیر اقتصادی آنها در مقایسه با حالت پایه کاهش می یابد یا تقریباً ثابت می ماند. این تصویر به ویژه برای ایالات متحده، تلخ است. سهم آنها از اقتصاد جهان تا پایان قرن به تنها ۱۰ درصد کاهش می یابد. این موقعیت برای غرب اروپا، از جمله بریتانیا، حتی تکان دهنده تر است. در سال ۲۰۱۷، اتحادیه اروپا و بریتانیا ۲۵.۲ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دادند اما اگر نرخهای جبران قوت بگیرند، سهم آنها فقط ۶.۴٪ خواهد بود! یعنی اروپای غربی از بزرگترین اقتصاد جهان به یکی از کوچکترین اقتصادهای جهان تبدیل خواهد شد.
از سوی دیگر، کاهش مهاجرت قانونی اقتصاد ایالات متحده را در مسیر رشد بسیار کندتری قرار می دهد. بر اساس همین تحلیل، اگر ایالات متحده به سیاستهای دولت ترامپ که از لحاظ اداری مهاجرت قانونی را تقریباً ۴۹ درصد کاهش میدهد، ادامه دهد، میانگین رشد سالانه نیروی کار تقریباً ۵۹ درصد کمتر از سیاست عدم کاهش مهاجرت خواهد بود. در ۴۰ سال، اگر مهاجرت به نصف کاهش یابد، ایالات متحده تنها حدود ۶ میلیون نفر بیشتر از امروز نیروی کار خواهد داشت.
یک مطالعه جدید پیشبینی میکند که چین و هند در دهههای آینده به اقتصادهای پیشرو جهان تبدیل شوند و ایالات متحده و اروپای غربی اهمیت اقتصادی و موقعیت تعیین کننده خود را از دست بدهند. این تجزیه و تحلیل به رشد بهره وری و جمعیت شناسی این کشورها بستگی دارد که به معنای سیاست مهاجرت ایالات متحده، دور شدن چین از بازار آزاد و سایر عوامل تأثیرگذار بر آینده کشورها در اقتصاد جهانی است.
یک نتیجه احتمالی دیگر می گوید: اگر نرخ رشد را مانند ۲۰ سال قبل از ۲۰۱۷ فرض کنیم (یعنی «نرخ های رشد اخیر»)، هند اکنون با افزایش سهم ۲۱۰۰ خود از اقتصاد جهانی از ۶.۸ درصد به ۳۳.۸ درصد، ابرقدرت کره زمین می شود. این به معنای افزایش سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان از ۱۵.۷٪ به ۲۲٪ است. با این حال، اقتصاد هند در این سناریو ۵۰٪ بزرگتر از چین خواهد بود زیرا جمعیت آن ۵۰٪ بیشتر از چین است اما با همان بهره وری نیروی کار.
وال استریت ژورنال گزارش می دهد: برخی نشانه ها حاکی از مشکل برای پتانسیل رشد در کشور چین است و تحلیل صندوق بینالمللی پول تخمین میزند که رشد بهرهوری در بیشتر دهه گذشته تحت نظارت شی جی پینگ، رییس جمهور چین، به طور متوسط تنها ۰.۶ درصد بوده است، این کاهش شدید نسبت به میانگین ۳.۵ درصدی در پنج سال گذشته بود.
مهاجرت، جمعیت شناسی و رشد بهره وری: مهاجرت برای رشد نیروی کار بسیار مهم است، این عنصر اساسی رشد اقتصادی است و نشان داده شده است که رشد بهره وری را بهبود می بخشد.
«جیمز پتوکوکیس»، یکی از همکاران موسسه امریکن اینترپرایز، معتقد است: ایالات متحده می تواند در دهه های آینده سریعتر از چین رشد کند، مشروط بر آن که آمریکا سیاست های درستی را اعمال کند. آیا ایالات متحده می تواند در آینده حداقل ۳ درصد رشد کند؟ پتوکوکیس می نویسد: من فکر می کنم می تواند. هیچ مشکلی در اقتصاد آمریکا وجود ندارد که نتوان آن را با آنچه همیشه در اقتصاد آمریکا درست بوده است، برطرف کرد. این بدان معناست که اقتصادی که از استعدادهای جهانی استقبال می کند و آنها را جذب می کند، به طور انبوه برای تحقیق و توسعه (اعم از دولتی و خصوصی) هزینه می کند، با در نظر گرفتن اینکه چگونه قوانین جدید بر توانایی ساخت و ساز و نوآوری در دنیای فیزیکی تأثیر می گذارد، خود را با برنامه های جدید تنظیم می کند و همچنان به کارآفرینی با تأثیر بالا پاداش می دهد. . . . واضح است که بخش مهاجرت در اینجا بسیار مهم است و چین نمی تواند با آن مقابله کند.
مطالعه بنزل و همکارانش نفوذ اقتصادی آینده چین، ایالات متحده و سایر کشورها را پیش بینی می کند و می گوید قدرت اقتصادی چین و هند افزایش خواهند یافت در حالی که نفوذ اقتصادی ایالات متحده کاهش خواهد یافت، در این میان سیاست مهاجرتی ایالات متحده و انتخاب های اقتصادی چین در تحقق این پیش بینی نقش دارند.